حدیث7 – آداب و احکام طبابت
** عن امیرالمومنین علی علیه السلام:«مَن تَطَبَّبَ فَليَتَّقِ اللّهَ وَ ليَنصَح وَ ليَجتَهِد **
(دعائم الإسلام، ج 2، ص 144، ح 503، بحار الأنوار، ج 62، ص 74، ح 33.)
امیر مومنان علی (ع) : هر كس طبابت پيشه كند، بايد كه از خدا پروا بدارد و خيرخواهى و جدّيت به خرج دهد. حرفه پزشكى، از آن رو كه با جان، ناموس و اسرار زندگى مردم سر و كار دارد، علاوه بر مقرّرات قانونی، در همه حرفهها داراى آداب و احكام ويژهاى است كه رعايت آن براى پزشك مسلمان، لازم و ضرورى است. که در ذیل اشارهاى كوتاه به مهمترين آداب آن خواهيم كرد.
✔رعايتِ ضرورت در تجويز دارو:
در روايات فراوانى ازاهل بيت عليهم السلام تأكيد شده است كه تا آنجا كه بدن، قدرت تحمّل بيمارى را دارد، بيمار نبايدبه پزشك مراجعه كند؛ زيرا مصرف دارو بدون ضرورت براى سلامت انسان، زيانبار است. امام على عليه السلام مى فرمايد: «با درد خويش تا آن هنگام كه با تو مدارا مى كند، مدارا كن.». (دانشنامه احاديث پزشكى 1385،ج1، ص91)
از امام كاظم (عليه السلام) روايت شده است: «تا زمانى كه بيمارى به جد با شما درگير نشده است، درگير معالجه طبيبان نشويد، كه درمان، همانند ساختمان است كه مقدار كمى از آن، شخص را به مقدار فراوانش مى كشاند.». (همان:) طبق دلالت التزامی اين احاديث، بر فرض، اگر بيمارى اين رهنمودها را ناديده گرفت و به پزشك مراجعه كرد، پزشكِ متعّهد و با تقوا، كسى است كه پس از معاينه، اگر تشخيص داد بيمارى او جزئى است و نيازى به دارو ندارد، اقدام به نوشتن نسخه و تجويز دارو نمى كند، و اگر تشخيص داد كه مصرف دارو ضرورت دارد، بيش از اندازه لازم، دارو تجويز نمى کند تا كيسه توليد كنندگان دارو را پُر كند.
✔حفظ اسرار بيمار :
يكى از آداب طبابت، رازدارى است. برخى از بيمارىها، راز بيمار محسوب مى شوند و او مايل نيست ديگران از آن مطّلع شوند. حفظ اسرار بیمار همواره نوعی حق برای بیمار و تکلیف برای پزشک به شمار می رفته است. با این وجود، وظیفه رازداری یک یک امر مطلق نیست و ممکن است شرایط متعارضی پیش آید که پزشک، در افشای اسرار بیمار است. بررسی مستندات و قوانین مرتبط بیانگر آن است که در غیر موارد استثناء افشای راز پزشکی، اخلاقی و جایز نیست و موجب مسوولیت پزشک به جبران خسارتهای وارده به بیمار خواهد بود.
رازداری در پزشکی دارای سابقه دیرینه در دنیای غیر اسلام و هم در جهان اسلام می باشد. در سوگندنامه بقراط بیان شده است که:«من در راستای حرفه خود هر آنچه خواهم دید یاخواهم شنید، اگر باید فاش نگردد، هرگز فاش نخواهم کرد و به چنین چیزهایی همانند راز مقدس نگاه خواهم کرد» روايات اسلامى، از يك سو به بيمار توصيه مىكنند كه بيمارىِ پنهان خود را از پزشك، كتمان نكند، چنانكه امام على عليه السلام مىفرمايد: هر كس درد نهفته خويش را پنهان بدارد، طبيبش از درمان وى ناتوان مىمانَد. (دانشنامه احادیث پزشکی، ج1،ص169) و از سوى ديگر، به پزشك تأكيد مى كند كه امانتدار باشد و با افشاى راز بيمار، به او خيانت نکند. در حديث نبوى آمده است:«نشستن ها به امانت است و افشاى راز برادرت نيز خيانت. پس از اين كار، بپرهيز.». (الأمالي، طوسى، ص 537، ح 1162، مكارم الأخلاق، ج 2، ص 379، ح 2661، ).
✔ايجاد اميدوارى در دلِ بيمار:
يأس و نا اميدى، موجب تشديد بيمارى است و بيش از بيمارى براى بيمار، رنج آور است. به فرمایش امام على عليه السلام: سختترين بلا،گسستن اميد است. (غرر الحكم، ج 6731 و ح 6823، عيون الحكم و المواعظ، ص 370، ح 6247.) نوميدى، سبب مرگ بيمار مى گردد، به عكس، اميد به درمان، از رنج بيمارى مى كاهد و به بيمار، قدرت غلبه بر بيمارى مى دهد و درمان را سرعت می بخشد. از اين رو، يكى از وظايف مهم پزشكى، بويژه در مورد بيمارى هاى خطرناك، تقويت روحيه بيمار و ايجاد اميد در اوست. گفتنى است كه بهترين راه اميدوار كردن بيمار، تقويت حسّ مذهبى، توكّل به خدا و اعتقاد به اين حقيقت است كه طبيب واقعى اوست و درمان هيچ دردى براى خداوند متعال، دشوار نيست و چه بسا دردهاى بى درمان كه با دعا شفا يافته و به هر حال، خداوند متعال، چيزى جز خير و صلاح و سود انسان را نمىخواهد.
✔جلوگيرى از طبابت افراد غير متخصّص:
از نظر اسلام، از آداب طبابت آن است که افراد غير متخصّص، ممنوع از طبابت هستند و نظام اسلامى موظّف است از كار آنان جلوگيرى كند و در صورت سرپيچى، آنان را مانند روحانىنمايان فاسق، زندانى كند. امام على عليه السلام، در اين باره مى فرمايد: «بر امام، لازم است عالمان تبهكار و پزشكان ناآگاه را به زندان درافكند.». (دانشنامه احادیث پزشکی، ج1،ص69) مقدّم داشتن ضرورت زندانى كردن علماى فاسق بر پزشكان جاهل، از آن جهت است كه خطرطبيب نمايان روحانى براى جامعه اسلامى بيش از طبيبنمايان جسمانى است. بارى، پزشك غير متخصّص، در صورتى كه اقدام به طبابت كرد و موجب زيان بيمار گرديد، علاوه بر اين كه مرتكب گناه شده، براساس قانون «ضِمان»، ضامن است، چنانكه از پيامبر اسلام روايت شده: هر كس بدون سابقه [و تخصّص لازم] به كار طبابت دست يازد، ضامن است. (همان) همچنين، طبيب متخصّص، اگر در انجام دادن وظيفه خود، كوتاهى كند و اين كوتاهى به فساد بينجامد، ضامن خواهد بود.
✔احساس مسئوليت:
احساس مسئوليت، از مهمترين و اصلى ترين آداب طبابت است؛ زيرا اين احساس است كه پزشك را به رعايت وظايف اخلاقى، قانونى و شرعى خود در مورد درمان بيمار، وادار مى سازد. امام صادق عليه السلام، سخنى سختْ تكان دهنده درباره مسئوليت پزشك از حضرت مسيح عليه السلام نقل فرموده است: مسيح عليه السلام می فرمود : آن كه درمان كردن زخم زخمديدهاى را وا گذارد، ناگزير، شريك كسى است كه زخم را بر بدن وى نشانده است. (دانشنامه احادیث پزشکی ،ج1،ص67)
اين سخن، متّكى بر منطق روشنى است كه نه تنها پيروان اسلام و مسيحيت، بلكه هيچ پزشك با وجدانى نمى تواند آن را انكار كند. از اين رو، و بر اساس اين منطق، كوتاهىِ پزشك در درمان بيمار، به معناى سهيم بودن او در بيمارى و گاه، هلاكت بيمار است. لذا پزشك، مسئول است با همه توان براى درمانِ بيمار، تلاش كند و با هيچ بهانهاى نمى تواند از زير بار اين مسئوليت، شانه خالى نمايد. بر همين اساس، معتقديم يكى از وظايف مهم دانشگاه هاى علوم پزشكى، برنامه ريزى براى پرورش حسّ مسئوليت شناسى در دانش پژوهان اين دانش است.
✔تقواى پزشكى:
تقوا در هر حرفه اى به معناى رعايت قوانين الهى در انجام دادن آن است. بنابراين، تقواى پزشكى، شامل همه آداب و احكام اسلامى در مورد اين حرفه است؛ ليكن در تقواى پزشكى، دو نكته از اهمّيت فوق العاده اى برخوردار است: يكى خيرخواهى براى بيمار، و ديگرى تلاش براى درمان او. از اين رو، امام على عليه السلام، پس از توصيه پزشكان به تقوا، بلافاصله به اين دو مصداق بارز تقواى پزشكى یعنی خیر خواهی و جدیت در درمان مریض سفارش می کند. «نُصْح» كه درسخن امیرمومنان(ع)، بدان اشاره شد (حدیث شماره7)، به معناى خيرخواهى و «اجتهاد»، به معناى به كارگيرى همه توان است.
✔جدیت در شناخت و تشخيص بيمارى:
پيامبر خدا صلى الله عليه و آله خطاب به شَمَردَل طبيب: هيچ كس را درمان مكن، مگر آنگاه كه بيمارى او را بشناسى. (الإصابة، ج 3، ص 289) يكى از نكات آداب پزشكى كه در احاديث اسلامى بر آن تأكيد شده، اهمّيت دادن به تشخيص بيمارى است. پيامبر اسلام به يكى از پزشكان معاصر خود، چنين توصيه مىفرمايد:«هيچ كس را درمان مكن، مگر آنگاه كه بيمارى او را بشناسى.» (بحارالأنوار، ج 77، ص 89، ح 3.).
مكرّر شنيده مى شود كه به دليل تشخيص نادرست طبيب و داروى نامناسب، بيمارى تشديد شده و گاه بيمار، هلاك شده است. رعايت اين ادب، اقتضا مىكند كه پزشك، همه توان خود را براى تشخيص بيمارى به كار گيرد و پيش از تشخيص آن، اقدام به تجويز دارو نكند و اگر فرصت لازم را براى تشخيص ندارد يا خسته است و يا به هر دليل ديگر، آمادگى لازم را براى اظهار نظر ندارد، از معاينه بيمار و دادن دارو، به طور جدّى خوددارى كند. امام سجّاد عليه السلام در این خصوص می فرماید: كسى كه بيمارىاش تشخيص داده نشود، دارويش او را تباه مىسازد. (أعلام الدين، ص 299، بحار الأنوار، ج 78، ص 160، ح 21.).
✔تنبیه طبیبان نا آگاهاه:
امام على عليه السلام: بر امام، لازم است عالمان تبهكار و پزشكان ناآگاه را به زندان در افكند. (تهذيب الأحكام، ج 6، ص 319، ح 878، كتاب من لا يحضره الفقيه، ج 3، ص 31، ح 3266.) پزشکی، از گذشته تاکنون، دورههای گوناگونی را پشت سر گذاشته است و پزشکان، طی این دورهها تجربههای بسیاری را اندوختهاند همواره ایشان در جوامع انسانی، از احترام برخوردار بودهاند و پزشکی حرفهای مقدس به شمار آمده است.
بدین ترتیب، قانونگذاران نیز نتوانستهاند آن را نادیده گیرند و برای کنترل و ساماندهی این حرفه گاه حکمی سخت گیرانه و گاه حکمی معتدلانه دادهاند؛ چه از سویی تن آدمی شریف است و به مخاطره انداختن آن گناهی نابخشودنی به شمار میآید که زیان وارد بر آن را باید جبران کرد تا هیچ زیانی جبران نشده نماند، و از سوی دیگر، نبود افرادی که درد بیماران را تسکین میدهند و آلام آنان را برطرف میسازند نیز به پیکر جامعه زیان وارد میآورد و جامعه را به مخاطره میاندازد که خوشایند هیچ قانونگذاری نیست.
از این رو، قانونگذاران برای جمع این دو مصلحت، گاه جانب مصالح فردی را نگه داشتهاند و حکمی سخت درباره پزشکان مقرر کردهاند و گاه مصالح اجتماعی را مد نظر داشتهاند و به اعتدال حکم دادهاند. فقیهان از گذشته تاکنون، این اصل را پذیرفتهاند که هیچکس نباید به دیگری زیان برساند و هیچ زیانی نباید جبران ناشده باقی بماند. این اصل، در مسائل مختلف سودمند بوده و چنانکه در فقه مطرح شده، خسارت متضرر باید جبران شود؛ خواه خسارت ناشی از قرارداد باشد، یا نه. (حقوق مدنی، ج۱، ص۷۲، الزامهای خارج از قرارداد، ۱۳۷۸.)
بنابراین، هیچ پزشکی نمیتواند به هم نوعِ نیازمند خود زیان برساند و تندرستی او را به مخاطره افکند وگرنه مسئول و پاسخ گوی عمل خود خواهد بود و باید تاوان آن را بپردازد. ولی آیا الزام پزشک به جبران خسارت، ناشی از قرارداد است و یا آنکه پزشک، به حکم قانون و شرع ، مکلف به جبران خسارت میشود.
در اکثر جوامع رابطه بین پزشک و بیمار را از نوع مسئولیت قراردادی بین ایندو میدانند که در صورت کوتاهی و کم توجهی پزشک نسبت به بیمار، بر اساس این قر ارداد پزشک مسول و ضامن است. (همان)
باید پزشکان دارای مسئولیت قراردادی باشند تا براساس این مسئولیت بهتر بتوانند به وظایف پزشکی خویش عمل کنند. حال باید دید که مسئولیت قراردادی چیست؟ مسئولیت قراردادی عبارت است از: تعهدی که در نتیجه تخلّف از مفاد قراردادی خصوصی برای اشخاص ایجاد میشود. بنابراین، جهت پیدایش چنین مسئولیتی باید قراردادی صحیح وجود داشته باشد و نقض آن موجب مسئولیت میگردد؛ یعنی پزشک باید بر پایه قراردادی صحیح به درمان بیمار بپردازد و تخلّف از آن قرارداد، مسئولیت پزشک را به دنبال دارد. بدین ترتیب، جهت پیدایش مسئولیت قراردادی، دو رکن وجود قرارداد صحیح و تخلّف از مفاد قرارداد و رابطه علیّت میان خسارت و نقض قرارداد، لازم است.
در نظام حقوقی آلمان ، سوئیس ، فرانسه، بلژیک و مصر، مسئولیت مدنی پزشک، قراردادی دانسته شده و از این بُعد بررسی شده است. رویه قضایی فرانسه مدتها، مسئولیت پزشک را غیر قراردادی میدانست و قرارداد میان پزشک و بیمار را نادیده میگرفت، تا اینکه نخستین بار رأی ۲۰مه ۱۹۳۶م، مسئولیت پزشک را قراردادی دانست و بدین ترتیب، تحولی عظیم در دکترین حقوق فرانسه پدید آمد.
به دنبال این تحول دادگاههای بلژیک به تبعیت از فرانسه تا سال ۱۹۳۶، مسئولیت پزشک را غیر قراردادی میدانستند، ولی به دنبال صدور رأی ۲۰مه ۱۹۳۶ در فرانسه، دادگاههای بلژیک هم پذیرفتند که رابطه پزشک با بیمار بر پایه قرارداد است و نقض این قرارداد ، مسئولیت پزشک را به دنبال دارد و دیوان تمییز مصر نیز در رأی ۳/۷/۱۹۶۹ از نظام حقوقی فرانسه پیروی کرد. (همان)
با این همه این تحول از لحاظ نظری بود و از لحاظ عملی، تأثیر چندانی نداشت؛ زیرا این رأی، اعلام کرد که تعهد پزشک تعهد به وسیله است و پزشک باید در چارچوب اوضاع و احوال حاکم و با رعایت اصول علمی ثابت و مسلّم به تعهد خود عمل کند. بنابراین، بیمار همچنان باید برای رسیدن به جبران خسارت خود، تقصیر پزشک را به اثبات رساند. مطابق این نوع نظریه مرسوم در کشورهای تابع حقوق کامن لا، مسئولیت پزشک غیرقراردادی به شمار میآید و تعهد پزشک به جبران خسارت، ناشی از حکم قانون و ملزم به جبران خسارت وارد بر بیمار است. بنابراین، نقش قرارداد نادیده گرفته میشود و مسئولیت پزشک کمتر از بُعد قراردادی بررسیده میشود. با این همه، در این نظام حقوقی هم پذیرفته شده است: (هنگامی که معالجه یا سایر مراقبت های پزشکی بهطور خصوصی انجام گیرد، یک رابطه قراردادی میان پزشک و بیمار به وجود میآید که نقض آن مسئولیت متخلّف را به دنبال دارد. (مجله فقه دفتر تبلیغات اسلامی قم، برگرفته از مقاله ضمان طبیب.).
✔تلاش براى شناخت داروهاى طبيعى:
برخى تصريح مى كنند كه خداوند براى همه بيمارى ها دارو آفريده و بعضی مى گويند خداوند، براى همه بيمارى ها دارو نازل كرده است. ظاهر اين دو تعبير اين است كه داروى همه بيمارىها در طبيعت وجود دارد. بى ترديد، داروهاى طبيعى، زيان كمتر و سود بيشترى براى درمان دارند. با عنايت به اين واقعيت است كه گياهْ درمانى، به تدريج در كشورهاى پيشرفته رايج مىگردد. بنا بر اين، يكى از مسئوليتهاى مهم مراكز علمى پزشكى، تلاش براى كشف داروهاى طبيعى و آشنا كردن جامعه پزشكى با اين داروهاست. (دانشنامه احادیث پزشکی،ج1، ص70)
« برگرفته ازکتاب 40 حدیث طبی اثر مصطفی لبیکی»
دیدگاهتان را بنویسید