حدیث 17- آنچه بدن را فرسوده مى كند (همه چیز در مورد استرس)
واژۀ فرسودگی به معنای «فرسودهشدن، فرسوده بودن و فرسایش» است. (لغت نامه دهخدا). فرسوده اسم مفعول از فرسودن و به معنای «بهغایت کهنه و از هم ریخته، پایمال گردیده، افسرده شده، پوسیده و کهنه» است. درلغت نامه های دیگر معنای «آزرده شده»(فرهنگ معین) و «خسته و ناتوان». (فرهنگ عمید). را بر آن اضافه کردهاند. همینطور در دانشنامههای غیر معروف نیز معانی: «فرتوت، خسته، ضعیف، مستعمل، پوسیده و ژنده» نیز درج شده است.
طبق فرمایش حضرت علی (ع)، هم و غم از مهمترین عللی است که موجب نابودی تن و فرسودگی بدن میگردد. منشاء هم وغم ریشه در عوامل گوناگونی دارد. یکی از عوامل مهم که موجب هم و غم و فرسودگی بدن و پیری زود هنگام می گردد بحث استرس یا فشار روانی است. فشار روانی، تنیدگی یا استرس، در روانشناسی به معنی فشار و نیرو است و هر محرکی که در انسان ایجاد تنش کند، استرس زا یا عامل تنیدگی نامیده میشود. استرس یک فشار روانی و احساسی بیش از حد تحمل فرد است.
در واقع استرس زمانی ایجاد میشود که ما نتوانیم با فشارهای کوچک کنار بیاییم. استرس در افراد مختلف متفاوت است، ممکن است عاملی برای فردی ایجاد استرس کند ولی در فرد دیگر، به هیچ عنوان استرس ایجاد نکند. هر چیزی میتواند جزو این فشار کوچک باشد مثلاً پول، کار، درس و … استرس میتواند روی رفتار ، روی عملکرد بدن شما وحتی میتواند روی اندام و زیبایی صورت شما تأثیر بگذارد. علائم استرس تفکر نگرانکننده، شامل اضطراب، مشکلات خواب، عرق کردن، از بین رفتن اشتها و مشکل در تمرکز حافظه است. تنش ایجاد شده در بدن و واکنش بدن را تنیدگی میگوییم به عبارتی هر عاملی موجب تنش روح و جسم و از دست دادن تعادل فرد شود، تنیدگیزا است. هنگام وارد شدن استرس بدن واکنشهایی از خود نشان میدهد تا تعادل از دست رفته را بازگرداند که این عمل استرس است. (ویکی پدیا. دانشنامه ازاد).
تنیدگی واکنشی است که در فرد در اثر حضور عامل دیگری به وجود میآید و قوای فرد را برای روبهرو شدن با آن بسیج میکند و ارگانیزم (یا موجود زنده) حالت آماده باش پیدا میکند. تغییر شغل، نقل مکان به یک شهر جدید، ازدواج، مرگ نزدیکان، و وجود یک بیماری بااهمیت در خانواده از جمله عوامل بیرونی رهاسازی فشارعصبی هستند. جالب آنکه حوادث شادیآور نیز میتوانند به همان اندازه وقایع غمبار برای انسان فشارزا باشند. از عوامل درونی میتوان به ناراحتیهای جسمانی یا روانی اشاره کرد. برخی از ویژگیهای شخصیتی، مانند نیاز بهدست آوردن رضایت دیگران نیز میتوانند فشارزا باشند. (همان)
اضطراب چه مراحلی دارد؟
استرس سه مرحله مشخص دارد که عبارتند از:
الف – واکنش اخطار: از نظر فیزیولوژیک خبر ناگوار پس از شنیده شدن، به صورت اعلام خطر در مغز ثبت میشود، هیپوتالاموس احساسات و عواطف این خبر را تفسیر میکند. هیپوتالاموس اخطار الکتروشیمیایی به غدد هیپوفیز در مرکز جمجمه میفرستد، غدد هیپوفیز آغاز به ترشح هورمونی برای محرک قشر غدد فوق کلیوی میکند، غدد آدرنال فعال میشود و کورتیکوئید ترشح کرده در جریان خون میریزد و این پیامهایی به سایر غدد در سراسر بدن میبرد، در نتیجه، طحال برای عمل بسیج شده، گلبولهای قرمز اضافی وارد جریان خون میشوند، اکسیژن و غذای اضافی وارد سلولهای بدن میشود، قدرت لخته شدن خون ازدیاد مییابد، کبد، مواد قندی و ویتامینها را رها میسازد، ضربان قلب بیشتر میشود، تنفس تغییر میکند. خون از پوست و احشاء به ماهیچهها و مغز جاری میشود، دستها و پاها سردتر میشوند و کل سازواره (ارگانیزم) به صورت آماده برای حمله و تهاجم یا فرار در میآید. با این حالت سرپرست کارگاه برای بررسی و حل کردن مشکل و احیاناً پاسخگو بودن به مدیر مافوق با حالتی مضطرب و نگران وارد کارگاه میشود. (تنش های شغلی، کنترل مهار و مدیریت ان، ص 135).
ب – گام مقاومت : طی این مرحله که ممکن است از چند ساعت تا چند روز به طول انجامد، بدن عملاً برای مبارزه با عامل فشار بسیج است که اگر برای مدتی طولانی همچنان بسیج بماند، ذخایرش به تدریج تخلیه میشود. مانند کشوری که در حال جنگ است و توان خود را صرف میکند و ذخایرش به تدریج تمام میشود.
ج – گام فرسودگی: بدین معنی است که انرژی بدن تمام و تا حد زیادی در برابر بیماریها و بد کار کردن اعضایش آسیبپذیر شدهاست. این همان جایی است که بیماریها آغاز به تظاهر میکنند و ممکن است از اضطراب، افسردگی، خستگی، عصبانیت، وسواس، پیری زودرس و سرماخوردگی، بیاشتهایی، دژگواری، سردرد، فشار خون بالا، سکته قلبی، روماتیسم، میگرن و آنفلوآنزا … آغاز به تظاهر کند. (همان)
5 نکته در رابطه با استرس (تنیدگی) :
۱. بدن انسان در مقابله با تنیدگی از الگوی مشخصی پیروی و فرایند عصبی شیمیایی، معینی را طی میکند، رویدادهای هیجانآور خوشایند همان اندازه واکنش در بدن به وجود میآورند که رویدادهای ناخوشایند میتوانند ایجاد کنند، یک خبر بسیار هیجان آور، همان اندازه استرس ایجاد میکند که یک خبر بد ایجاد میکند.
2. تنیدگیهای شدید و طولانی در همه حال باعث از پا درآمدن فرد نمیشوند و افراد در بعضی موارد میتوانند با عوامل استرس زا سازگار شوند. نمونه آن خو گرفتن افراد در شرایط سخت و طاقت فرسا مثل دوران اسارت یا خو گرفتن به کاری سخت و طاقت فرسا مثل شغل آتشکاری در ذوب آهن است.
3. این افراد با وجود سازگاری با شرایط استرس زا نمیتوانند از آثار زیان بار آن صد در صد مصون بمانند و دچار مشکلات جسمانی، روانی، عاطفی و اجتماعی میشوند. مثلاً فردی که مدت زیادی در اسارت است یا فردی که تحت شرایط بدی در معدن تاریک و دورافتادهای کار میکند، بعد از مدتی دچار ناراحتیهای روحی – عاطفی و پیری زودرس میشود.
۴. بدن ما وقتی چیزی را تنیدگی تلقی کرده و به آن واکنش نشان میدهد که ذهن ما به آن مارک اضطراب زده و در واقع پیشتر آن را شناخته باشد.
5 . نوع پاسخ افراد به استرس نیز به ویژگیهای شخصیتی، مسائل فرهنگی، شرایط زندگی و تجربههای افراد بر میگردد. (همان)
نشانههای اضطراب :
کم حوصلگی، سردرد، تغییر ضربان قلب، خستگی جسمی، خشم و پرخاشگری، بی خوابی، فشار در سینه، اختلال گوارشی، سوزش معده، عرق کردن، خشکی دهان، بیاشتهایی، داغ شدن یا سرد شدن بدن، غمگینی، لرزش بدن، میل به سیگار، از دست دادن تمرکز، احساس سرگیجه، تغییر تنفس، تکرر ادرار، کم شدن حافظه، دردهای بدنی پراکنده، آه کشیدن، تمایل به تنهایی، آشفتگی، التهاب، سرخ شدن پوست صورت و…
بیماریهای استرس :
بیماریها و اختلالاتی که استرس ایجاد میکند یا آن را تشدید مینماید، بسیارند مانند: دهانی مثل زخم دهان، تورم گلو، سرماخوردگی، آنفلوآنزا و… گوارشی مثل تهوع، اسهال، کم شدن اشتها، دژگواری، سوزش معده، ورم معده، زخم معده، اختلال روده، یبوست و… عضلانی و مفاصل مثل درد عضلات پشت و شانه، کتف و کمر، مفاصل، سردرد، ضایعات مفصلی، روماتیسم و… قلبی، عروقی مثل درد ناحیه قلب، بالا رفتن ضربان، فشار خون بالا و سختی رگها، سکته قلبی… ریوی مثل آسم، سرفه و… پوستی مثل خارش و اگزما، ریزش مو، تاسی، کچلی موضعی، اختلالات پوستی و… یکی از علل عمده طاسی موها، داشتن استرس است.
نتیجه یک مطالعه جدید نشان میدهد پسران نوجوانی که زود دچار اضطراب میشوند، به احتمال زیاد در سالهای آتی زندگی با فشار خون بالا روبرو میشوند. تناسلی مثل تکرر ادرار، دش دشتانی (اختلال قاعدگی)، ناتوانی جنسی و… اختلالات روانی مثل انواع اختلالات سوماتوفرم، روانتنی، اضطراب، افسردگی، وسواس، سوء ظن و بدگمانی و… غددی و متابولیسمی مثل پرکاری و کمکاری تیروئید، مسمومیت تیروئید، بیماری قند، رسوب چربی و حتی بیماریهای دشواردرمانی مانند سرطان میتواند در اثر زمینه سازیهای استرس و فشار روحی باشد. محققان دانشگاه استنفورد میگویند ترشح مداوم هورمونهای استرس، رشد سلولهای چربی در بدن را تقویت میکند.
پژوهشگران میگویند که اثر هورمون استرس بر چاقی مانند اثر گاز در شتاب موتور یک وسیله نقلیه است. اگر به آهستگی بر پدال گاز فشار دایم وارد کنیم در نهایت سرعت ماشین زیاد میشود. اما اگر گاهی پا را از روی پدال برداریم میتوانیم سرعت وسیله نقلیه را کنترل کنیم. به همین ترتیب، ترشح دائم هورمون های اضطراب باعث فعال شدن سلولهای چربی میشود. این استرسهای طولانی بر اثر مواردی مثل بی خوابی یا دیگر تغییرات در روال زندگی روزمره ایجاد میشوند. (ویکی پدیا. دانشنامه آزاد)
علل و عوامل اضطراب:
علل و عوامل استرس(تنیدگی) را میتوان به چند دسته تقسیم کرد:
1. عوامل فردی: هر یک از ما نقشهایی ایفا میکنیم، مثل نقش پدر، همسر، رئیس، مرئوس، همکار، شهروند و… ایفای هر نقشی رفتارهای خاص خود را میطلبد و انتظاراتی را پدیدمیآورد، گاهی بین این نقشها تضادهایی وجود دارد که ما را متحمل میکند. گاهی مشخص نبودن نقش باعث فشار میشود، مثلاً کاری که باید انجام دهیم، مشخص نیست و رئیس به دلیل انجام نگرفتن کار از ما عصبانی است. گاهی تعداد نقشهایی که باید ایفا کنیم، زیاد و از توان ما خارج است. مسؤولیت زیاد نیز خودش فشارزا است. یکی دیگر از عوامل فردی سن فرد است. افراد مسن به دلیل تجربه بیشتر فشار کمتری متحمل میشوند. عامل دیگر جنسیت است.
خانمها نسبت به آقایان از صبر و شکیبایی بیشتری برخوردارند و تحمل بیشتری در برابر فشار دارند. رژیم غذایی نیز در تحمل ما نسبت به استرس تأثیر دارد. بعضی از غذاها به آرامش ما و در نتیجه به تحمل ما در برابر استرس کمک خواهند کرد.
2. عوامل گروهی : اولین عامل گروهی وجود یا عدم وجود نیازهای مشترک است. هرچقدر نیازهای یک گروه مشترک و با هم نزدیک تر باشد، فشار کمتری متحمل میشود. عامل دوم انسجام در گروه است، اختلاف در داخل گروه و بین افراد با یکدیگر فشار زیادی بر افراد وارد میآورد. مشخص نبودن و خوب تعریف نشدن نقشها در داخل گروه عامل دیگری است که هرچقدر نقشها در داخل گروه نامشخص تر باشد، فشار بیشتری بر فرد وارد خواهد آمد.
3. عوامل سازمانی : نوع کار، نقشی که افراد باید ایفا کنند، خواستههای همکاران، ساختار سازمانی، مدیریت یا رهبری در میزان فشار وارده بر فرد دخیلاند. جو حاکم بر سازمان و فرهنگ سازمان نیز با استرس رابطه دارد، اگر جو حاکم بر سازمانی مثبت باشد، افراد پرتلاش، کاری و مسؤولیتپذیر و خلاق فشار کمتری احساس میکنند. عامل دیگر نحوه تقسیم وظایف و شرح وظایف در سطح سازمان است که وظایف باید شفاف و مشخص بوده و قوانین دست و پاگیر نباشد، همچنان که اگر سبک مدیر با سلیقه کارکنان مطابقت نداشته باشد، کارمندان استرس بیشتری را متحمل میشوند. حجم کمکار، حجم زیاد کار، شیفت کاری، حوادث محیط کار، شرایط نامساعد محیط کار (مثل سر و صدا، حرارت، گرد و غبار، مواد شیمیایی،…) احساس عدم امنیت شغلی، عدم توزیع عادلانه امکانات، اختلاف همکاران، کار در شرایط تنهایی، به چالش نگرفتن استعدادهای فرد، ارتقای بی ضابطه، تصاحب پستها توسط افراد بیرون سازمان همه فشارزا هستند.
4. عوامل فراسازمانی : بعضی از عوامل فشار به خانواده و اجتماعی که در آن زندگی میکنیم، بر میگردد: نامطمئن بودن وضع اقتصادی، نامطمئن بودن وضع سیاسی، بیثباتی و ناکارآمدی قوانین، نامطمئن بودن تکنولوژی، مشکلات مالی واقتصادی، مشکلات خانوادگی، تحصیل فرزندان، محل سکونت همه میتواند در میزان فشاری که تحمل میکنیم، نقش داشته باشد. حمایتهای خانوادگی وفامیلی نیز درتحمل افراد در برابر فشارها نقش دارند. مسائل سیاسی اقتصادی نیز باعث ایجاد فشار میشود. رکودهای کوتاه مدت هم موجب افزایش تنش میشود، هنگامی که سیستمهای اقتصادی به قهقرا میروند، سازمانها از نیروی کار خود میکاهند، اضافه کاری کاهش مییابد، تعدادی از کارکنان منتظر خدمات میمانند، حقوقها کاهش مییابد، هفتههای کاری کوتاه میگردد و از این قبیل مسائل که فشار زا هستند. (تنش های شغلی، کنترل، مهار و مدیریت آن، ص 154)
راهکارهای مقابله با اضطراب :
1. شهامت برخورد با واقعیت : یکی از راههای مقابله با عوامل فشار، شهامت برخورد با واقعیت است: باید هر رویدادی را که اتفاق میافتد بپذیریم و پس از پذیرش در آن پدیده به دنبال حکمت ومصلحتی باشیم و روی موضوع بدین صورت بنگریم که چگونه از آن اتفاق به صورت مثبت بهرهبرداری کنیم، یعنی همه چیز میتواند به یک فرصت تبدیل شده و قابل استفاده باشد. اگر انسان نتواند واقعیتها را بپذیرد و از آن در جهت مثبت استفاده کند دچار حالتی میشود که اصطلاحاً به آن تحلیلرفتگی یا به اصطلاح عامه بریده میگویند. علائم تحلیل رفتگی عبارت اند از احساس از دست دادن کنترل کارها، عدم علاقه، نداشتن احساس خوبی از کار و شغل خود، بها ندادن به کار، احساس عدم کفایت، احساس قصور و کوتاهی داشتن، تمایل به بیاعتبار کردن کار، احساس نامؤثر بودن، کجخُلق شدن، آداب و معاشرت را رها کردن. در حالت شدید تحلیل رفتگی نیز، احساس قدر ناشناسی از جانب دیگران، احساس اینکه فرد میخواهد همه چیز را رها کند و سر به بیابان بگذارد، بروز مییابد.
2. حمایت اجتماعی: یکی از راهکارها حمایت اجتماعی است و اینکه دوستانی داشته باشیم که با وجود کاستیهای موجود در کارمان ما را تأیید کنند.
3. حمایت خبری: یکی دیگر از راهکارها حمایت اطلاعاتی است دوستانی داشته باشیم که به ما اطلاعات بدهند یا تجربههای خود را در اختیار ما قرار دهند.
4. حمایت مالی: نداشتن وضعیت معیشتی مناسب، داشتن قرض و بدهی و… فشارهای روانی زیادی را به فرد وارد میکند و افراد را دچار استرس می سازد. حمایتهای مالی در برخی موارد میتواند از شدت فشار و استرس بکاهد.
5. مثبت اندیشی: یکی دیگر از راههای مقابله با فشار به وجود آوردن انطباق است. با ایجاد نگرش مثبت در خود نیز میتوانیم خیلی از رویدادها را انگ فشار نزنیم. تقویت هوش هیجانی که همان توانایی اداره و بهکارگیری صحیح احساسات در راه مثبت و سازنده است نیز به کنترل استرس کمک میکند.
بیگمان زیربنای بخش بزرگی از بیماریهای جسمی و پریشانیهای روانی، میزان تحمل فشار روانی و ناتوانی فرد برای مقابله باآن است. هر چند بسیاری از شغلهای امروزی فشار روانی را نیز همراه خود دارد، اما دست اندرکاران آن میدانند چگونه با چنین فشارهای تنش زایی مقابله کنند و با وجود محرکهای فشار زایی که در کار روزانه با آن روبرو میشوند، میدانند چگونه از آثار زیانآور آن دوری گزینند. اما برخی افراد شاغل بدین اندازه توانایی یا امکان لازم برای مقابله یا فرار از محرکهای تنش زا را ندارند و همواره در معرض این محرکها هستند. چنین افرادی گرفتار فرسودگی شغلی میشوند و مشکل خود را در زمینههای گوناگون شناختی، هیجانی و رفتاری نشان میدهند.(همان).
دوری از محل اضطراب باعث آرامش فکر شده و فرصتی جهت مقابله با مشکل به شما میدهد. زمانیکه اضطراب وجود شما را فرا میگیرد، نفسهای عمیق بکشید، این کار باعث کاهش اضطراب میگردد.
تغذیه مناسب و رژیم غذایی مدیریت استرس :
مدیریت استرس میتواند یک عامل مهم برای سلامتی باشد. استرس زیاد، فقط عاملی برای خراب کردن روزما نیست بلکه در واقع افرادی که تحت فشار استرس قرار دارند با گرفتن یک بیماری از سرماخوردگی گرفته تا فشار خون بالا و ناراحتی قلبی، بیشتر از دیگران آسیب پذیرند. اگرچه راههای زیادی برای مقابله با استرس وجود دارد، یکی از روشها میتواند خوردن غذاهایی باشد که بر استرس غلبه میکنند. غذاهای کاهنده استرس، برای این کار چند روش دارند.
بعضی از آنها، مانند یک کاسه غلات صبحانه، سطح سروتونین بدن (یک ماده آرامش بخش برای مغز) را افزایش میدهند. بعضی دیگر میتوانند سطح کورتیزول و آدرنالین بدن را کاهش دهند، هورمونهای استرس زایی که در طول زمان عوارض بدی را بر بدن میگذارند. در نهایت یک رژیم غذایی مغذی میتواند، به وسیلهٔ تقویت سیستم ایمنی بدن و پایین آوردن فشار خون اثر استرس را خنثی نماید. همهٔ کربوهیدراتها مغز را وادار به تولید بیشتر سروتونین میکنند.
برای تولید این ماده شیمیایی خوب، بهتر است که مواد غذایی حاوی کربوهیدراتهای پیچیده را بخورید، که بسیار آهسته هضم میشوند. بهترین انتخابها شامل غلات صبحانه، نانها ی تولید شده از آرد کامل گندم یا جو است که در عین حال قند خونتان را نیز متعادل نگه میدارند. (روانشناسی رنگها، عشرت ساطعی، 1383ش.)
نتیجه آن که علاوه بر بحث مهم تغذیه، عقده های روانی، غصه ها، ترس ها، نگرانی ها، حسدها و خلاصه ناراحتی های روحی و هیجان های درونی، علاوه بر آن که باعث اختلال فکر و تشویش خاطرند، در بدن نیز آثار بدی دارند و مزاج را از صراط مستقیم صحت و اعتدال منحرف می کنند و منشأ بیماری های مختلفی می شوند. حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرموده است: «حسد جسم را فرتوت و فانی می کند و کینه توزی آدمی را افسرده می کند و سرانجام، همه چیزش را به باد می دهد.». (غرر الحکم، ص 6).
علی علیه السلام فرموده است: «غم و اندوه، تعادل جسم را بر هم می زند و بدن آدمی را ویران می کند.». (غرر الحکم، ص 23. ). امام صادق عليه السلام: سه چيز، بدن را فرسوده مىكند و شايد هم [فرد را] بكُشد: خوردن گوشت خشكيده فاسد، حمّام رفتن با شكم پُر، و همبسترى با پيرزنان. (الكافي، ج 6، ص 314، ح 6، المحاسن، ج 2، ص 253، ح 1797، مكارم الأخلاق، ج 1، ص 348، ح 1131، بحار الأنوار، ج 76، ص 75، ح 19.)
امام صادق عليه السلام: دو چيزِ مناسباند كه به هيچ درونِ نادرستى درنيايند، مگر اين كه آن را به درستى آورند، و دو چيز نامناسباند كه به هيچ درون سالمى درنيايند، مگر اين كه آن را نادرست [و ناسالم] كنند. آن دو چيزِ مناسب، عبارتند از: انار و آب نيم گرم؛ و آن دو چيز نامناسب نيز عبارتاند از: پنير و گوشت خشك شده. (الكافي، ج 6، ص 314، ح 5، المحاسن، ج 2، ص 253، ح 1796، الأمالي للطوسي، ص 369، ح 790 ، بحار الأنوار، ج 66، ص 64، ح 32 وص 65، ح 35.)
«برگرفته از 40حدیث طبی- نوشته مصطفی لبیکی»
دیدگاهتان را بنویسید